
آدم های خودشیفته را بشناسید و معایب ازدواج با آنها را بدانید
آکاایران: معمولا افراد خودشیفته در زمان آشنایی این ویژگی خود را به خوبی پنهان می کنند اگرچه ممکن است بتوانید برخی از علائم را متوجه بشوید. اما اگر عشق شما کورکورانه باشد احتمالا نمی توانید همین نشانه های کم را نیز مشاهده کنید اما با گذشت زمان این علائم پررنگ تر می شوند و به جایی می رسد که دیگر نمی توانید آن ها را نادیده بگیرید. در ادامه این مقاله از مجموعه مقالات آکا, ابتدا نشانه فرد خودشیفته را بیان خواهیم کرد سپس معایب ازدواج با آنها را بیان خواهیم کرد و در نهایب به نحوه برخورد با همسر خودشیفته پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
علائم و نشانههای یک فرد خودشیفته
جذابیت در نگاه اول
همه چیز مانند افسانههای پریان شروع میشود. شاید او عادت داشت مدام برایتان پیام بفرستد یا عشقش را همان اول اعتراف کرده بود ـ در واقع درگیر پدیدهای شده بودید که کارشناسان به آن “بمب عشق” میگویند. شاید هم با وجود این که تازه با هم آشنا شده بودید، او روی این نکته تاکید داشت که چقدر به هم میآیید و شما چقدر باهوش هستید. افراد خودشیفته فکر میکنند شایستگی این را دارند که با اشخاص خاص ارتباط برقرار کنند و این اشخاص خاص تنها کسانی هستند که میتوانند قدر آنها را به خوبی بدانند و درکشان کنند. اما کافی است رفتاری از شما سر بزند که آنها را ناامید کند، آن وقت است که ورق برمیگردد و از دستتان عصبانی میشوند.
تکگوییهای آنها دربارۀ فوقالعاده بودن خودشان تمامی ندارد
خودشیفتهها عاشق حرف زدن و فخر فروختن دربارۀ دستاوردها و موفقیتهایشان هستند و میتوانند ساعتها با آب و تاب دربارۀ فوقالعاده بودن خودشان حرف بزنند. این لاف زدنها به خاطر این است که آنها خودشان را باهوشتر و برتر از بقیه میدانند، به علاوه این منم منم کردنها ظاهر فردی مطمئن به خود را به آنها میدهد. افراد خودشیفته غالباً دربارۀ دستاوردهایشان مبالغه میکنند و در این داستانها شاخ و برگهای فراوانی به استعدادهایشان میدهند تا بتوانند تحسین دیگران را بربیانگیزند. به علاوه یک فرد خودشیفته آنقدر مشغول حرف زدن دربارۀ خودش میشود، که اصلاً یادش میرود باید به حرفهای طرف مقابلش هم گوش کند. این هشدار دو بخش دارد؛ اول این که طرف مقابل دائماً دربارۀ خودش حرف میزند و دوم این که اجازه نمیدهد شما هم دربارۀ خودتان حرف بزنید.
تعریف و تحسین شما به آنها قدرت میدهد
شاید اینطور به نظر برسد که خودشیفتهها اعتماد به نفس فوقالعادهای دارند؛ اما واقعیت این است که اکثر افراد با شخصیت خودشیفته در عمل فاقد اعتماد به نفس هستند. آنان به تحسین و ستایش فراوان نیاز دارند و اگر شما خودتان از آنها تعریف نکنید، سعی میکنند به نحوی این تحسین و ستایش را از شما بیرون بکشند. یک فرد خودشیفته دائماً منتظر است تا به او بگویید که چه انسان بینظیری است. خودشیفتهها از افراد دیگری که معمولاً حس همدلی بالایی هم دارند، استفاده میکنند تا به خود القاء کنند که ارزش بالایی دارند و حس عزت نفسشان را تامین کنند. تعریف و تحسین دیگران به خودشیفتهها قدرت میدهد. اما چون این افراد عزت نفس پایینی دارند، غرورشان به راحتی مخدوش میشود و بیش از پیش تشنۀ تعریف و تحسین میشوند.
خودشیفتهها فاقد احساس همدلی هستند
فقدان احساس همدلی یا عدم توانایی در درک احساسات دیگران یکی از ویژگیهای شاخص افراد خودشیفته است. خودشیفتهها این مهارت را ندارند تا کاری کنند که شما حس کنید دیده میشوید، مورد تایید قرار میگیرید، درک میشوید یا پذیرفته میشوید، چرا که آنها مفهوم این احساسات را نمیفهمند. آیا وقتی در محل کار دچار مشکل میشوید، با بهترین دوستتان دعوا میکنید یا با والدینتان جروبحث میکنید، این مشکلات برای طرف مقابلتان اهمیت دارد؟ یا این که وقتی مسائلی را که عصبانی و ناراحتتان میکند، توضیح میدهید، او کسل میشود و حوصلهاش سر میرود؟ ناتوانی در همدلی کردن، یا حتی همدردی کردن دلیل فروپاشی اکثر، یا حتی تمام رابطههای عاشقانه یا غیرعاشقانه افراد خودشیفته است.
خودشیفتهها دوست قدیمی ندارند یا تعداد دوستان قدیمیشان کم است
اکثر خودشیفتهها دوست واقعی و قدیمی ندارند. اگر در روابط افراد خودشیفته دقیقتر شوید، متوجه میشوید که آنها فقط آشنایان معمولی دارند، دوستانی سطحی که با آنها دربارۀ موضوعات پیش پاافتاده حرف میزنند. در نتیجه وقتی میخواهید با دوستانتان معاشرت کنید، یار خودشیفتهتان عصبانی میشود. او از دستتان گله میکند که چرا به اندازۀ کافی برایش وقت نمیگذارید و کاری میکند که از وقت گذراندن با دوستانتان احساس گناه کنید یا این که دوستانتان را تحقیر میکند.
او دائماً از شما ایراد میگیرد
شاید اوایل فکر میکردید که او فقط دستتان میاندازد، اما این ایرادها و گیر دادنها به تدریج دائمی میشود و احساس میکنید که او از سر بدجنسی این حرفها را میزند. هر کاری که انجام میدهید، از لباسها و غذا خوردنتان گرفته تا دوستانتان و برنامههایی که میبینید، ناگهان به نظر او اشتباه و نادرست میآید. او تحقیرتان میکند، به شما سرکوفت میزند و شوخیهای ناخوشایندی میکند که اصلاً برایتان خندهدار نیست. هدفش این است که با این تحقیر کردنها عزت نفستان را پایین بیاورد تا بتواند عزت نفس خودش را بالا ببرد و خود را قدرتمندتر احساس کند.
از حرف زدن جدی درباره رابطه و تعریف کردن آن طفره میرود
هزاران دلیل برای طفره رفتن از حرف زدن جدی دربارۀ رابطه وجود دارد. شاید طرف مقابلتان اهل رابطههای جدی نیست یا این که خودتان با هم توافق کردهاید که مدتی از ازدواج حرف نزنید. اما اگر دیگر علائم ذکر شده در این مقاله را در عشقتان مشاهده کردید و او حاضر نبود که تن به ازدواج بدهد، این طفره رفتنها را به عنوان یک علامت خطر در نظر بگیرید. بعضی خودشیفتهها از شما انتظار دارند که با آنها مانند همسرتان رفتار کنید تا در عین حال که بدون دادن هیچ تعهدی از تمام مزایای همسر بودن برخوردار میشوند، بتوانند به دنبال موقعیتها و افراد بهتر بگردند. حتی ممکن است متوجه شوید که شریک عاطفیتان مقابل چشمان شما، خانواده یا دوستانتان از زنان دیگر دلبری میکند یا نگاههای هوسانگیزی به آنها میاندازد. اگر به زبان بیایید و به این بیاحترامی اعتراض کنید، او به خاطر جار و جنجال به راه انداختن سرزنشتان میکند، میگوید که دیوانه شدهاید و این اعتراض بهانهای برایش میشود تا هر چه بیشتر از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. اگر هم هیچ حرفی نزنید، این سکوتتان به او القاء میکند که شایستۀ احترام نیستید. این رابطه در واقع یک موقعیت دوسر باخت است. از یاد نبرید که شما شایستۀ یک رابطۀ واقعی هستید و حقتان است با کسی وارد رابطه شوید که به تعهد متقابل معتقد باشد.
فرد خودشیفته فکر میکند که دربارۀ همه چیز حق با او است و هرگز عذرخواهی نمیکند
جرو بحث کردن با یک آدم خودشیفته کاملاً بیفایده است. با فرد خودشیفته نه میتوانید بحث کنید و نه به توافق برسید، چون او فکر میکند که همیشه حق با او است. عدم توافق به نظر او عدم توافق نیست؛ وقتی دربارۀ موضوعی اختلاف نظر دارید، این شما هستید که باید نظرتان را طبق میل او تغییر بدهید، درس جدیدی را در زندگی یاد بگیرید و متوجه “واقعیت” بشوید.
اگر طرف مقابلتان نشانههای زیر را دارد، باید بدانید که با یک فرد خودشیفته روبهرو هستید:
- به حرفهایتان گوش نمیدهد.
- درکتان نمیکند.
- مسئولیتپذیر نیست و نقش خود را در مسائل به وجود آمده قبول نمیکند.
- کمترین تلاشی برای به توافق رسیدن با شما نمیکند.
از طرفی چون یک فرد خودشیفته همواره خود را برحق میداند و فکر نمیکند که هرگز اشتباه کند، طبعاً هیچگاه دربارۀ هیچ موضوعی عذرخواهی نمیکند. این ناتوانی در معذرت خواستن در موقعیتهایی مانند شرایط زیر که طرف مقابل به وضوح خطاکار است، خودش را نشان میدهد:
- دیر رسیدن سر قرار شام
- تماس نگرفتن برخلاف قولی که قبلاً داده است.
- کنسل کردن برنامههای مهمی مانند ملاقات با دوستان یا والدینتان در دقیقۀ نود
اگر شریک عاطفیتان شخصیت سالمی داشته باشد، به خوبی میداند که چه زمانی کار اشتباهی انجام داده است و باید معذرتخواهی کند.
معایب ازدواج با شخص خودشیفته
افراد خود شیفته معمولا تمایل دارند که در هر کجا هستند مرکز توجه دیگران باشند و رفتارهای مایشی برای جلب توجه دیگران انجام می دهند.
فرد خودشیفته درکی از عشق ندارد چون به جز خودش کسی را لایق محبت نمی داند ، شما با عشق وارد رابطه با او می شوید ولی او با تظاهر به عشق شما را جذب میکند.
خودشیفته ها در ارتباط صمیمانه با دیگران دچار مشکل هستند و مهم ترین قربانی در این زمینه همسرشان خواهد بود.
از آنجا که فرد خودشیفته برآورده کردن نیازهای خودش را در اولویت قرار می دهید بنابراین حتی ممکن است به همین دلیل دست به خیانت بزند و حتی در صورت اعتراض شما ، تقصیر را به گردن کم کاری شما بیندازد یا بگوید دیگران عاشق من می شوند و من بی تقصیرم.
مهم ترین معایب ازدواج با فرد خودشیفته و مشکلاتی که ممکن است با آن ها روبرو شوید عبارتند از :
مشکلات ازدواج با افراد خودشیفته :
- او همیشه شرایط را تعریف می کند .
- شما با مجموعه ای از استانداردهای دوگانه زندگی خواهید کرد .
- به شما گوش نمی شود .
- او هرگز درگیری را برطرف نمی کند .
- او بندرت احساسات شما را در نظر می گیرد . و این کار را فقط در صورتی انجام می دهد که احساسات شما برای او نفعی داشته باشد .
- در ازدواج ب افراد خودشیفته ، او هرگز عذرخواهی نخواهد کرد .
- آن چه بیشتر از همه برای او مهم خواهد بود این است که دیگران در مورد او چگونه فکر کنند .
- او تمام روزهای تولد و تعطیلات شما را خراب می کند (احتمالاً به این دلیل است که او باید همه چیز را برای خودش درست کند . )
- هیچ ارتباط متقابل ، همکاری و همدلی وجود نخواهد داشت .
- در ازدواج با افراد خودشیفته ، شما هرگز برنده نخواهید شد .
- او تمایل دارد شما را به عنوان یک وسیله برای خودش ، در نظر بگیرد .
- او شرم و خشم خود را بر سر شما خالی می کند . زیرا فکر می کند حق این کار را دارد .
- مکالمات ساده به چالش های دیوانه کننده تبدیل می شوند .
- در ازدواج با افراد خودشیفته ، شما خود را از دست خواهید داد ، زیرا به شما آموزش داده می شود که فقط روی احساسات و واکنش های او تمرکز کنید.
- درمان خاموش را تجربه خواهید کرد .
- در ازدواج با افراد خودشیفته ، روابط شما در چرخه می چرخد : انتظار – امید – صدمه زدن – عصبانی شدن – بخشش – فراموش کردن – و تکرار دوباره .
- او شما را به خاطر تمام مشکلات موجود در رابطه سرزنش می کند .
- خود را سرزنش خواهید کرد .
- او از نقاط ضعف شما در برابر شما استفاده خواهد کرد .
- او سهم خود را از مسئولیت های خانگی انجام نمی دهد .
- او می آید و می رود همانطور که می خواهد زندگی می کند و به نیازهای شما ، اهمیت نمی دهد .
- در ازدواج با افراد خودشیفته ، هنگامی که شما سعی می کنید پاسخگو باشید ، با عصبانیت با شما برخورد می کند .
- او مستقیماً به سؤالات پاسخ نخواهد داد ، زیرا دلیلی نمی بیند که افکار و دلایل خود را برای کسی توضیح دهد .
- او هرگز از شما در مورد روزتان سؤال نخواهد کرد . او هرگز نگران چیزهایی نیست که به شما مربوط می شود . (مگر اینکه این چیزی باشد که به او نیز ارتباط داشته باشد .)
- احساس می کنید گیر کرده اید و قادر به ترک او نیستید .
- شما او را از دست خواهید داد و همیشه منتظر او خواهید بود .
- در ازدواج با افراد خودشیفته ، او رفتارهای بد خود را به شما نشان می دهد و شما نیات نیک خود را بر او تحمیل خواهید کرد .
- در ازدواج با افراد خودشیفته ، تمام این تجربه ها برای شما تروما خواهد بود ، زیرا این یک خشونت بین فردی است .
- شما شروع به احساس دیوانگی خواهید کرد . سپس با گذشت زمان ، احساس بی حسی می کنید .
به یاد داشته باشید ، هیچ توصیف “یک اندازه و متناسب با همه” وجود ندارد ، حتی یک خودشیفته . این رفتارها بسته به شخصیت منحصر به فرد هر شخص ، کلی و درجه بندی شده است .
نحوه برخورد با همسر خودشیفته
1. تصمیم گیری برای ماندن با همسر خودشیفته
اولین چیزی که ممکن است در ازدواج با خودشیفته به شما کمک کند این است که تصدیق کنید همسر شما قصد تغییر رفتار خود را ندارد. اگر همچنان به رابطه خود ادامه می دهید زیرا فکر می کنید این اتفاق خواهد افتاد، می توانید خود را برای بسیاری از مشکلات آماده کنید. از آنجا که یکی از علائم NPD عزت نفس پایین و تلاش برای رد مسئولیت هرگونه اشتباه است، برای یک فرد خودشیفته آسان نیست که رفتار خود را تشخیص دهد و تغییر ایجاد کند.
این بدان معنا نیست که شما نمی توانید یا نباید با همسر خود ازدواج کنید، اما این می تواند به شما کمک کند تا درک کنید اگر می خواهید در ازدواج شما چیزهای دیگری نیز اهمیت پیدا کند. تنها رفتاری که فرد قادر به کنترل آن است رفتار خود شماست. برای بهبود روابط خود، اگر روی همسر خود حساب کنید، ممکن است به سرعت ناامید شوید. و گرچه به نظر نمی رسد منصفانه باشد که شما بیشترین تغییرات را انجام می دهید، اما اگر بخواهید هنگام ازدواج با یک فرد خودشیفته در بهبود رابطه خود کار کنید، بعضی اوقات این مورد لازم است. باز هم، این بدان معنا نیست که شما نمی توانید ازدواج خوبی داشته باشید. ممکن است متفاوت از انتظار شما باشد.
2. عوامل محرک فرد خود شیفته را بشناسید
هنگام برخورد با یک شوهر خودشیفته، یادگیری شناخت چیزهایی که به نظر میرسد باعث ایجاد ناامنی در آنها می شود نیز می تواند مفید باشد. از آنجا که خودشیفتگان به طور مخفیانه ناامن هستند، این اغلب مواردی است که آنها را وادار به عمل در خشم یا سایر رفتارهای منفی می کند. همین که یاد بگیرید چگونه این محرک ها را بشناسید، می تواند به شما کمک کند تا از آنها اجتناب کنید یا از نظر ذهنی برای کشمکش های احتمالی پیش رو آماده باشید.
یکی از دلایل عمده ای که باعث می شود بسیاری از خودشیفتهها خشمگین شوند، اعتماد به نفس پایین است. از آنجا که افراد خودشیفته تمایل دارند که ناامنیهای خود را پنهان کنند، وقتی کسی به موضوعی اشاره میکند که حس میکنند نمی دانند چه کاری انجام می دهند یا در مورد چه چیزی صحبت کنند، سخت کنار می آیند. وقتی این اتفاق می افتد، یک خودشیفته ممکن است با کوچک شمردن اطرافیان واکنش نشان دهد و سعی کند احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد.
3. برای زندگی با فرد خودش شیفته عزت نفس بالا ببرید
خودشیفتهها با همدلی با دیگران رفتار نمی کنند و از آنجا که آنها خود را برتر از دیگران میدانند، تمایل دارند افراد دیگر را از پا درآورند و به آنها توهین کنند. آنها ممکن است درگیر سو استفاده عاطفی و آزار کلامی شوند. اینها همه دلایلی است که باعث می شود شما یاد بگیرید چگونه عزت نفس خود را بسازید، بدون اینکه به شوهرتان برای انجام این کار کمک کنید.
او ممکن است در ابتدای رابطه شما بسیار چاپلوس و جذاب باشد، اما به مرور زمان رنگهای واقعی او شروع به نشان دادن کردند. ممکن است در روابط شما مواقعی پیش بیاید که او حرفهایی برای ساختن شما بزند. اما این رفتار مانند یک غلتک است و ممکن است دریابید که دیری نمی گذرد که او سعی می کند احساس بدی نسبت به خودتان ایجاد کند. این یک چرخه تأسف آور است که در بسیاری از روابط خودشیفته وجود دارد.
اگر ترجیح می دهید با همسر خود بمانید، برای سلامت روان خود مهم است که یاد بگیرید چگونه با وجود رفتارهای او، عزت نفس سالم خود را حفظ کنید. برای تقویت اعتماد به نفس و کمک به احساس خوب بودن نمیتوانید به همسر خود اعتماد کنید. از آنجا که خودشیفتهها تمایل دارند در سکوت با عزت نفس خودشان دست و پنجه نرم کنند، همسر شما ممکن است نتواند به شما کمک کند.
4. اعتماد به نفس همسر خود شیفته خود را بهبود دهید
اگرچه مسئولیت کمک به همسرتان در بالا بردن عزت نفس بر عهده شما نیست، اما ممکن است انجام این کار مفید باشد. این ممکن است به شما کمک کند به خود یادآوری کنید که به احتمال زیاد بخاطر کاری که شما انجام داده اید نسبت به شما منفی عمل نمیکند. احتمالش بیشتر است زیرا او صدمه دیده و ناامن است.
اگر مواردی را مشاهده کردید که او به خوبی انجام میدهد یا مواردی را که درباره او قدردانی میکنید، ذکر این موارد برای او خوب است. این نه تنها به ایجاد عزت نفس او در لحظه کمک می کند، بلکه می تواند چیزهایی را که درباره او دوست دارید به شما یادآوری کند.
5. با شناخت خصوصیات همسر خود شیفته در رابطه خود مرزهای مشخصی تعیین کنید
تعیین مرزها در هر رابطه سالمی واجب است و در رابطه با همسر خودشیفته اهمیت آن حتی بیشتر می شود. شوهر شما به احتمال زیاد میخواهد همه چیز را در رابطه کنترل کند. برای شما مهم است که در مورد اینکه لازم است مرزهایی برای محافظت از سلامت روان شم تعیین شود، فکر کنید.
برخی از نمونه مرزهایی که ممکن است بخواهید تعیین کنید عبارتند از:
- بدون اسم گذاشتن روی هم مکالمه کنید. به همسر خود بگویید که اگر قرار شما را با الفاظ نامناسب و اسم گذاشتن توهین آمیز مخاطب قرار دهد، از ادامه مکالمه با او منصرف میشوید.
- با دوستان خود وقت بگذرانید. ممکن است همسرتان وقتی که با دوستانتان وقت می گذرانید خوشش نیاید. با این حال، انزوا می تواند نوعی سو استفاده عاطفی به وجود بیاورد و برای شما مهم است که یک سیستم پشتیبانی قوی در زندگی خود داشته باشید.
- برای عذر و بهانه آوردن به او کمک نکنید. ممکن است دریابید که همسر شما دائماً کارهایی از قبیل میهمانی های خانوادگی یا رویدادهای فرزندانتان را پشت گوش میاندازد و سپس انتظار دارد که بهانه ای برای پوشاندن خطای او سر هم کنید. انجام ندادن این کار برای او اشکالی ندارد.
اینها فقط چند نمونه هستند. مهم است که هنگام تعیین مرزها، به آنچه برای شما مهم است و برای محافظت از سلامت روان شما مهم است، فکر کنید. همچنین مهم است که وقتی مرزها را تعیین می کنید، آنها را روشن کنید و همسرتان به آنها احترام بگذارد. ممکن است او سعی کند احساس گناه یا احساس گناه در شما ایجاد کند، اما مهم است که قوی بمانید و به مرزهای خود پایبند باشید، در غیر این صورت احترام گذاشتن به آنها را یاد نمی گیرد.
6. در ازدواج با فرد خود شیفته بهتر است یک سیستم پشتیبانی بسازید
مهم است که یک سیستم پشتیبانی خوب در اطراف خود داشته باشید. جدا شدن همسر از خانواده و دوستان می تواند برای یک فرد خودشیفته معمول باشد. شوهر شما ممکن است تمام توجه شما را بخواهد و اگر زمانی را با دیگران سپری کنید، حسادت کند. ممکن است دریابید که او دائماً از دوستان و خانواده شما انتقاد می کند تا تلاش کند شما وقت خود را با آنها نگذرانید.
هنگامی که شما با یک سیستم پشتیبانی ارتباط برقرار نمی کنید، کنترل همسر شما بر زندگی شما آسانتر میشود. و تشخیص رفتارهای اشتباهی که او از شما نشان میدهد برای شما دشوارتر میشود. داشتن یک سیستم پشتیبانی مهم است حتی اگر فقط چند نفر باشند که در صورت نیاز می توانید به آنها مراجعه کنید.
7. اگر همسر خود شیفته دارید باید مشاوره بگیرید
اگر با یک فرد خودشیفته ازدواج کردهاید، ملاقات با یک درمانگر میتواند بسیار مفید باشد. اگر شما قربانی سواستفاده همسر خودشیفته شده اید ممکن است به سختی تشخیص دهید که رفتارهای نشان داده شده در ازدواج شما مسئله قابل قبولی نیست. یا ممکن است متوجه شوید که آیا این مسئله مشکلی است یا فقط از هیچ چیز معامله بزرگی انجام می دهید، همه چیز را تحت نظر بگیرید تا متوجه شوید که رفتار او مضر است.
یک درمانگر میتواند به شما کمک کند از طریق سوالاتی که ممکن است داشته باشید کار کند، به شما کمک کند تا در تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس خود کار کنید و راهکارهایی را برای تقویت ازدواج خود به شما بیاموزد.
ممکن است دریابید که همسر خودشیفته شما نمی خواهد شما در درمان شرکت کنید. آنها به احتمال زیاد از روند روابط راضی هستند زیرا کنترل بیشتری در آن دارند. این میتواند درمان آنلاین مانند ارائه شده توسط BetterHelp را به گزینه ای موثر تبدیل کند. به جای مراجعه به مطب درمانگر، می توانید در هر مکانی که راحت باشد و برای شما مفید باشد با یک درمانگر صحبت کنید.
سخن آخر
اگرچه ممکن است کمی دلسرد کننده باشد اگر بدانید که این احتمال وجود دارد که رفتار همسرتان تغییر نکند، اما با استفاده از نکات بالا و درمان می توانید متوجه شوید که هنوز در روابط خود بهبود یافته اید. و مهمتر از همه، بهبود در رفاه خود شما اتفاق خواهد افتاد یا نه. اگر مطلب، چگونه با همسر خودشیفته رفتار کنیم، برای شما مفید است میتوانید آن را در شبکههای اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارید.