
روانشناسی رنگها هشت
روانشناسی رنگهاا هشت
نمودارهای ۱و۲
این نمودارها تکرار رنگ x به عنوان رنگ i ام انتخاب j ام را نشان میدهند.
x در {"آبی","سبز","قرمز","زرد","بنفش","قهوهای","سیاه","خاکستری"} است.
i در {"رنگ اول","رنگ دوم","رنگ سوم","رنگ چهارم","رنگ پنجم","رنگ ششم","رنگ هفتم","رنگ هشتم"} است.
j در {"انتخاب اول","انتخاب دوم"} است.
نمونه:
اگر x="آبی" و i="رنگ اول" و j="انتخاب اول" باشد یعنی ۱۲ نفر آبی را به عنوان رنگ اول انتخاب اول خود انتخاب کرده ان
ما پس از آمارگیری سه دسته از اعداد را به دست آوردیم که اطلاعات خام ما را تشکیل میدادند،...
دسته اول: کد رنگها که متناظر با هر انتخاب رنگ شخص کدی را به آن شخص نسبت دادیم:
دسته دوم: بر اساس هر کد رنگ کتاب خصوصیاتی از آن شخص را بیان می کند که ما برای بررسی عاطفی بودن شخص و همچنین سلطه جو و مقتدر بودن شخص کدی را از بین اعداد
{-2,-1,0,1,2} نسبت دادیم که مثلا اگر شخص بسیار عاطفی بود کد 2 و اگر شخص روحیه ضد اقتدار داشت کد -2 داده می شود.
دسته سوم: نتایج روانشناسی عاطفی بودن و سلطه جو بودن که از طریق پرسش نامههای مربوط به آن، به دست آمده را به صورت اعدادی از 0 تا 30 بیان کردیم (که این عدد نشان دهنده میزان وجود آن خصوصیت در شخص است).
پس از آنکه این اعداد وارد جدول شد، برای بررسی داده ها یک سری کمیتهای آماری را به دست آوردیم، از جمله میانگین، مد، واریانس و انحراف معیار. همچنین برای کشف ارتباط بین دسته های مختلف نیاز محاسبه ضریب همبستگی داشتیم، ولی برای این کار با مشکلاتی روبهرو بودیم، چراکه برچسبگذاری مختلف روی رنگها یا روی میزان داشتن خصوصیت در دسته دوم به میزان قابل ملاحظهای مقدار ضریب همبستگی را تغییر میداد. یکی از مشکلات دیگر نداشتن تابعی مناسب برای یکی کردن کدهای مربوط به یک جایگشت از رنگها بود، تابع مورد نظر باید دارای این خصوصیات میبود که اگر دو جایگشت تقریبا یکسان باشند، اعداد متناظر آنها اختلاف کمی داشته باشند. به نظر میرسید که تابع متر موجود بر جایگشتها مناسب باشد (تابع متر مربوط به جایگشتها، همان تابعی است که مجموع فاصله دو مکان هر عنصر در دو جایگشت)، که با بررسی سادهای دیده شد که هیچ تابع متری برای چنین منظوری خوب نیست. چرا که برابر بودن فاصله دو جایگشت مختلف از یک جایگشت ثابت هیچ ارتباطی بین آن دو را نشان نمیدهد.
پس از تمام این بررسیها مجبور به انتخاب ضریب همبستگی بین هر رنگ و پاسخها شدیم، (چرا میگوییم مجبور، چون غیر از مشکلات ذکر شده فوق ضریب همبستگی فقط در مورد خطی بودن ارتباط دو متغیر اطلاعات میدهد، در حالی که ممکن است ارتباط بین دو متغییر غیرخطی ولی زیاد باشد.)
تحلیل جدولها:
با دستهبندی نمونهها به سه دسته از روی میزان امتیاز بهدست آمده در پرسشنامه، به بررسی آنها پرداختیم. دستهبندی به این صورت بود که اگر امتیاز شخص بین ۰ تا ۱۰ بود، عدم وجود آن خصوصیت در شخص را نمایان مینمود، اگر امتیاز بین ۱۰ تا ۲۰ بود آن شخص از لحاظ داشتن آن خصوصیت در وضعیت تقریبا متعادلی قرار دارد، و دسته سوم کسانی بودند که این خصوصیت در آنها بارز بوده وامتیازهایی ۲۰ تا ۳۰ گرفتهاند. به همین دلیل ترتیب دادهها براساس امتیاز بهدست آمده از پرسشنامه میباشد.
ضریب همبستگی در هر دسته در زیر آن دسته و بهصورت زیر قرار گرفته است:
در ردیف مقابل Correlation ضریب همبستگی موجود بین دو ستون متناظر در انتخاب اول و انتخاب دوم رنگها، زیر ستون انتخابهای اول نوشتهایم.
در ردیف مقابل (Cor(C,X ضریب همبستگی موجود بین هر ستون و ستون سوم یعنی امتیاز پرسشنامه، میباشد.
با در نظر گرفتن درستی پرسشنامه به بررسی صحت تست لوشرمیپردازیم.
حال تحلیل هردسته از ضریب هبستگی؛
جدول ۱(سلطهجو بودن)، دسته اول:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ سلطهجویی در رده پایینی قرار دارند.
با صرفهنظر کردن از تعداد کم نمونه در این دسته، ضریب همبستگی در این دسته بسیار پایین است، میتواند نشاندهنده این باشد که تست لوشر در این دسته از افراد با مشکل مواجه است. و بنابر این اعتبار لازم را ندارد.
جدول ۱(سلطهجو بودن)، دسته دوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ سلطهجویی در رده متوسط قرار دارند.
ضریب همبستگی در این دسته نیز تقریبا پایین است، اما نسبت به دسته بالایی بسیار بیشتر است، با وجود این ضریب همبستگی میتوان گفت که تست لوشر در این دسته از افراد نیز نتیجه دقیقی نمیدهد گرچه نتیجه بهدست آمده در این دسته بهتر از دسته قبل بود.
جدول ۱(سلطهجو بودن)، دسته سوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ از خصوصیت سلطهجویی و اقتدار بالایی برخوردارند.
در این دسته ضریب همبستگی بسیار بالاست، و این نشان دهنده این است که تست لوشر درمورد افراد مقتدر نتیجه تقریبا دقیقی میدهد.
نتیجهگیری کلی:
تست لوشر افراد را بیشتر مقتدر و سلطهجو معرفی میکند.
جدول ۲(احساسی و عاطفی)، دسته اول:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ احساسی و عاطفی در رده پایینی قرار دارند.
به علت کمی نمونهها در این دسته نظردهی در مورد این دسته مشکل است، حتی برابر بودن امتیاز هر دو فرد مانع از محاسبه ضریب همبستگی شد. تنها گزاره منطقی کمی افراد احساساتی و عاطفی میباشد.
جدول ۲(احساسی و عاطفی)، دسته دوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ احساسی و عاطفی در حد متعادلی قرار دارند.
ضریب همبستگی در این دسته تقریبا پایین است، با وجود این ضریب همبستگی میتوان گفت که تست لوشر در این دسته از افراد نیز نتیجه دقیقی نمیدهد، البته وجود همین ضریب همبستگی خود نشاندهنده وجود وابستگی بین این دو متغییر میباشد.
جدول ۲(احساسی و عاطفی)، دسته سوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند بسیار احساسی هستند.
ضریب همبستگی در این دسته نیز پایین است ولی رو به رشد میباشد.
نتیجهگیری کلی:
با در نظر گرفتن درستی این پرسشنامهها تست لوشر زیر سوال و رادیکال میرود!!
نتیجه گیری جنبی:
رنگ آبی رنگ محبوبی است. ( به علت مد بودن در دو انتخاب اول و نبودن در انتخاب آخر)
رنگ قهوهای منفورترین رنگ میباشد. (به علت مد بودن در انتخاب آخر)
ویرایش وتلخیص:آکاایران
دسته اول: کد رنگها که متناظر با هر انتخاب رنگ شخص کدی را به آن شخص نسبت دادیم:
دسته دوم: بر اساس هر کد رنگ کتاب خصوصیاتی از آن شخص را بیان می کند که ما برای بررسی عاطفی بودن شخص و همچنین سلطه جو و مقتدر بودن شخص کدی را از بین اعداد
{-2,-1,0,1,2} نسبت دادیم که مثلا اگر شخص بسیار عاطفی بود کد 2 و اگر شخص روحیه ضد اقتدار داشت کد -2 داده می شود.
دسته سوم: نتایج روانشناسی عاطفی بودن و سلطه جو بودن که از طریق پرسش نامههای مربوط به آن، به دست آمده را به صورت اعدادی از 0 تا 30 بیان کردیم (که این عدد نشان دهنده میزان وجود آن خصوصیت در شخص است).
پس از آنکه این اعداد وارد جدول شد، برای بررسی داده ها یک سری کمیتهای آماری را به دست آوردیم، از جمله میانگین، مد، واریانس و انحراف معیار. همچنین برای کشف ارتباط بین دسته های مختلف نیاز محاسبه ضریب همبستگی داشتیم، ولی برای این کار با مشکلاتی روبهرو بودیم، چراکه برچسبگذاری مختلف روی رنگها یا روی میزان داشتن خصوصیت در دسته دوم به میزان قابل ملاحظهای مقدار ضریب همبستگی را تغییر میداد. یکی از مشکلات دیگر نداشتن تابعی مناسب برای یکی کردن کدهای مربوط به یک جایگشت از رنگها بود، تابع مورد نظر باید دارای این خصوصیات میبود که اگر دو جایگشت تقریبا یکسان باشند، اعداد متناظر آنها اختلاف کمی داشته باشند. به نظر میرسید که تابع متر موجود بر جایگشتها مناسب باشد (تابع متر مربوط به جایگشتها، همان تابعی است که مجموع فاصله دو مکان هر عنصر در دو جایگشت)، که با بررسی سادهای دیده شد که هیچ تابع متری برای چنین منظوری خوب نیست. چرا که برابر بودن فاصله دو جایگشت مختلف از یک جایگشت ثابت هیچ ارتباطی بین آن دو را نشان نمیدهد.
پس از تمام این بررسیها مجبور به انتخاب ضریب همبستگی بین هر رنگ و پاسخها شدیم، (چرا میگوییم مجبور، چون غیر از مشکلات ذکر شده فوق ضریب همبستگی فقط در مورد خطی بودن ارتباط دو متغیر اطلاعات میدهد، در حالی که ممکن است ارتباط بین دو متغییر غیرخطی ولی زیاد باشد.)
تحلیل جدولها:
با دستهبندی نمونهها به سه دسته از روی میزان امتیاز بهدست آمده در پرسشنامه، به بررسی آنها پرداختیم. دستهبندی به این صورت بود که اگر امتیاز شخص بین ۰ تا ۱۰ بود، عدم وجود آن خصوصیت در شخص را نمایان مینمود، اگر امتیاز بین ۱۰ تا ۲۰ بود آن شخص از لحاظ داشتن آن خصوصیت در وضعیت تقریبا متعادلی قرار دارد، و دسته سوم کسانی بودند که این خصوصیت در آنها بارز بوده وامتیازهایی ۲۰ تا ۳۰ گرفتهاند. به همین دلیل ترتیب دادهها براساس امتیاز بهدست آمده از پرسشنامه میباشد.
ضریب همبستگی در هر دسته در زیر آن دسته و بهصورت زیر قرار گرفته است:
در ردیف مقابل Correlation ضریب همبستگی موجود بین دو ستون متناظر در انتخاب اول و انتخاب دوم رنگها، زیر ستون انتخابهای اول نوشتهایم.
در ردیف مقابل (Cor(C,X ضریب همبستگی موجود بین هر ستون و ستون سوم یعنی امتیاز پرسشنامه، میباشد.
با در نظر گرفتن درستی پرسشنامه به بررسی صحت تست لوشرمیپردازیم.
حال تحلیل هردسته از ضریب هبستگی؛
جدول ۱(سلطهجو بودن)، دسته اول:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ سلطهجویی در رده پایینی قرار دارند.
با صرفهنظر کردن از تعداد کم نمونه در این دسته، ضریب همبستگی در این دسته بسیار پایین است، میتواند نشاندهنده این باشد که تست لوشر در این دسته از افراد با مشکل مواجه است. و بنابر این اعتبار لازم را ندارد.
جدول ۱(سلطهجو بودن)، دسته دوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ سلطهجویی در رده متوسط قرار دارند.
ضریب همبستگی در این دسته نیز تقریبا پایین است، اما نسبت به دسته بالایی بسیار بیشتر است، با وجود این ضریب همبستگی میتوان گفت که تست لوشر در این دسته از افراد نیز نتیجه دقیقی نمیدهد گرچه نتیجه بهدست آمده در این دسته بهتر از دسته قبل بود.
جدول ۱(سلطهجو بودن)، دسته سوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ از خصوصیت سلطهجویی و اقتدار بالایی برخوردارند.
در این دسته ضریب همبستگی بسیار بالاست، و این نشان دهنده این است که تست لوشر درمورد افراد مقتدر نتیجه تقریبا دقیقی میدهد.
نتیجهگیری کلی:
تست لوشر افراد را بیشتر مقتدر و سلطهجو معرفی میکند.
جدول ۲(احساسی و عاطفی)، دسته اول:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ احساسی و عاطفی در رده پایینی قرار دارند.
به علت کمی نمونهها در این دسته نظردهی در مورد این دسته مشکل است، حتی برابر بودن امتیاز هر دو فرد مانع از محاسبه ضریب همبستگی شد. تنها گزاره منطقی کمی افراد احساساتی و عاطفی میباشد.
جدول ۲(احساسی و عاطفی)، دسته دوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند از لحاظ احساسی و عاطفی در حد متعادلی قرار دارند.
ضریب همبستگی در این دسته تقریبا پایین است، با وجود این ضریب همبستگی میتوان گفت که تست لوشر در این دسته از افراد نیز نتیجه دقیقی نمیدهد، البته وجود همین ضریب همبستگی خود نشاندهنده وجود وابستگی بین این دو متغییر میباشد.
جدول ۲(احساسی و عاطفی)، دسته سوم:
افرادی که در این دسته قرار دارند بسیار احساسی هستند.
ضریب همبستگی در این دسته نیز پایین است ولی رو به رشد میباشد.
نتیجهگیری کلی:
با در نظر گرفتن درستی این پرسشنامهها تست لوشر زیر سوال و رادیکال میرود!!
نتیجه گیری جنبی:
رنگ آبی رنگ محبوبی است. ( به علت مد بودن در دو انتخاب اول و نبودن در انتخاب آخر)
رنگ قهوهای منفورترین رنگ میباشد. (به علت مد بودن در انتخاب آخر)
ویرایش وتلخیص:آکاایران