
پیوند والد و کودک براساس رابطه از راه دور
کد مطلب : 622زمان مطالعه : 5 دقیقه
پیوند والد و کودک براساس رابطه از راه دور - نویسنده: میریَم گالپر کوهن مترجم: وحید ایمن -پیوند-والد-کودک-براساس-رابطه
آکاایران: سرویس خانواده آکا ایران به نقل از راسخون؛ بخش پیامدهای طلاق:
نویسنده: میریَم گالپر کوهن
مترجم: وحید ایمن
مترجم: وحید ایمن
نخستین تجربه ی کودک از خود، براساس رابطه او با والدینش شکل می گیرد. از طریق آنهاست که او یاد می گیرد، آن باشد که هست. وی خودش را با آنها مقایسه می کند و به تشابه ها و تفاوت های خود پی می برد. او یاد می گیرد که چگونه به دیگران اتکا داشته و با آنها مرتبط باشد.
رابطه ی فرزند با پدر و مادر، مثل نفس کشیدن و زنده بودن، امری ضروری است. کودک یاد می گیرد واکنش های لازم را با اعتماد به دنیای پیرامون خود تجربه کند. همچنین درمی یابد که چنان چه پدر یا مادرش قابل اعتماد نباشند، آنگاه دنیا جای امنی برای زندگی نخواهد بود. کودک هرچه بیشتر با پدر و مادر سروکار داشته باشد، رشد روانی و احساسی اش نیز عمیق تر و محکم تر خواهد بود. وقتی مناسبات والد با کودک عمیق و صمیمانه و دوجانبه باشد، روحیه و وضعیت روانی کودک از رشدی مطلوب و پاینده برخوردار خواهد بود.
والدین راه دور، صرف نظر از این که رابطه ای فعال، با فرزندانشان داشته باشند یا از زندگی آنها به کلی غایب باشند، حتی پس از جدایی هم والد هستند. اگر شما به فرزندتان تلفن بزنید یا نامه بنویسید یا به طور مرتب او را ملاقات کنید، آنگاه کودک تان می تواند شناختی غنی و پرمعنا از شما داشته باشد. اگر خود را کنار بکشید، فرزندتان باز هم شناختی از شما دارد؛ اما این شناخت عمیق نیست و به احساس فقدان نزدیک تر است تا احساس شادمانی و رضایت. در هر صورت، نقش شما در خوب زندگی کردنش یا بد زندگی کردن او، تأثیر مستقیم دارد.
حتی اگر والد برای سال های طولانی غایب باشد و تماس مستقیمی بین او و فرزندش وجود نداشته باشد، همان دیدار کوتاه یا صحبت مختصر نیز در طولانی مدت، اغلب یک شوق ویژه و حس کنجکاوی، هم در کودکان و هم در والدین، به وجود می آورد که با هم باشند و اینکه برای سال های زیادی از زندگی او غایب بوده، نمی رنجد. با این همه، در وجود بچه ها این نیاز وجود دارد که بدانند والدین شان- خوب یا بد- چه کسانی هستند. والدین نیز نیاز دارند که با فرزندان شان رابطه داشته باشند؛ چه نتیجه بهتر بشود و چه بدتر. بدون این ارتباط، هم والدین و هم کودکان، از رشد و تعالی قسمتی از وجود خود محروم می مانند. نوع تجربه ای که یک فرد بالغ از بودن با فرزندش به دست می آورد، برای رشد و تکامل خود او بسیار مهم است و به او احساس بی نظیر و منحصر به فردی از جنبه ی بالغ بودن و والد بودن ارزانی می کند. پیوند والد با کودک بسیار عمیق است. این پیوند نه تنها عدم تماس فیزیکی و حتی فقدان ارتباط کلامی را به هیچ می انگارد، بلکه راه را برای یک ارتباط حیاتی و سازنده بین والدین و فرزندان باز نگه می دارد.
نائومی، هشت سال دارد. او پدرش را حداکثر یک بار در سال می بیند. مادر او، دیانا، متحیر است که چرا نائومی آن قدر پدرش را تحسین می کند. او می گوید: «پدرش با بی اعتنایی به خواست های او، بارها وی را از خود مأیوس و بسیاری از زمان های با هم بودن را با خوردن مشروبات [الکلی] تباه کرده است. با همه ی اینها می دانم که او پدرش را دوست دارد و احساس صمیمیت خاصی با وی می کند؛ احساسی که نسبت به هیچ کس دیگر ندارد.» نائومی اینک تماس های تلفنی منظمی با پدرش دارد. آنها بعضی اوقات یک ساعت با هم حرف می زنند. او می گوید که پدرش بامزه است.
والدین راه دور مجبورند که مرزهای ارتباط با فرزندان شان را گسترش دهند. این کافی نیست که تصور کنید فرزند شما به محض اینکه به او تلفن بزنید به راحتی با شما صحبت می کند؛ شاید لازم باشد که شما و کودک تان در مورد داشتن مکالمات رضایت بخش تر با هم مشارکت کنید اما این امکان نیز وجود دارد که راه های جدید ارتباطی به طور طبیعی و خود به خود ظاهر شوند. خیلی از والدین راه دور می گویند که پس از جدایی، احساس نزدیکی بیشتری به فرزندشان می کنند. این طور به نظر می آید که جدایی، هم والد و هم کودک را وادار می سازد که به تلاش فزاینده ای که برای رابطه ای پرمعنا لازم است، اقدام ببرند.
پسر من جاش، بچه ای نبود که احساساتش را نشان دهد. به سختی می شد تلفنی و در زمانی که در خانه ی پدرش تحت سرپرستی مشترک ما به سر می برد، با او صحبت کرد. من می بایست در اطراف او پرسه می زدم و مدتی ساکت می نشستم و حرکات او را به آرامی وارسی می کردم، سپس کمی انتظار می کشیدم تا سرانجام از خود واکنش نشان دهد و من به احساسش پی ببرم. وقتی برای سفر ششصد کیلومتری خود آماده می شد، من در این فکر بودم که چگونه خواهم توانست باز هم با او در آن سطح عمیق عاطفی باقی بمانم. همچنین نگران آن بودم که مبادا رابطه ی ما مصنوعی و ساختگی شود. قبل از آنکه برود، موارد نگرانی ام را برای او شرح دادم و او گفت که او هم به این چیزها فکر کرده است.
او می دانست که باید برای حفظ ارتباط بین من و خودش تلاش بیشتری انجام دهد. از خوش اقبالی، مکالمات تلفنی ما، بخصوص در مدت یک سال نخست جدایی مان، بی نهایت صمیمانه و مفید از آب درآمد. به نظر می آمد که جاش خیلی بیشتر از گذشته علاقه مند بوده و قادر است صمیمانه با من صحبت کند. ظاهراً او به من و زندگی من علاقه مند شده بود. به همین دلیل مکالمات تلفنی ما برای هر دو رضایت بخش بود.
رِی در شش سال گذشته یک والد راه دور بوده است. او اکنون خود را به دخترش نزدیک تر از زمانی که با هم زندگی می کردند، احساس می کند. فاصله بین آنها، که حدود 1600 کیلومتر است، باعث شده که هر دوی آنها رابطه ای را تقویت کنند که به قول ری بیش از آنکه فقط رابطه ی پدر و دختر باشد، رابطه ای دوستانه است. او می گوید: «اگر شما واقعاً برای فرزندتان ارزش قائل بوده و یک والد راه دور هستید، نگذارید هفته ای بگذرد که در آن هفته به طریقی با او تماس نگرفته باشید.» وی می گوید: «شما به عنوان والد راه دور نمی توانید مثلاً یک بار در ماه با فرزندتان تماس بگیرید و انتظار داشته باشید که او شما را بشناسد و به شما احساس نزدیکی کند. شما باید به ماورای مرزهای والد و فرزند بروید و سعی کنید که در درون زندگی آنها هرچه بیشتر کنکاش کنید. شما باید به درون عمیق ترین احساسات فرزندتان راه پیدا کنید. در غیر این صورت هر بار که با او صحبت می کنید، فقط خواهید شنید که در مورد لباس جدیدی که خریده یا فروشگاهی که رفته حرف می زند، که بدون شک چنان مکالمه ای رضایت بخش نخواهد بود.»
وقتی والدین و کودکان دور از یکدیگر زندگی می کنند، مجبورند برای ایجاد تماس با یکدیگر و نیز نشان دادن عشق و ایثار خود به همدیگر، راه های جدیدی پیدا کنند. فاصله موجب می شود که والدین دریچه ی دل شان را بیشتر باز کنند و دید خود را توسعه دهند تا بتوانند بهتر در فرزند خود نفوذ کرده و بخش بیشتری از وجود خود را نثار کودکان شان کنند. شما اگر می خواهید با فرزندتان رابطه ای قوی داشته باشید، باید از صرف وقت و محبت دریغ نکنید.
شانزده ماه پس از تولد ایزابل، والدین او- کلیف و مری- از هم جدا شدند. آنها زمانی که کلیف در آمستردام تحصیل می کرد آشنا شده و ازدواج کرده بودند. کلیف پس از جدایی از همسر خود هر روز به دیدن ایزابل می رفت. او می گوید: «در هشت ماه نخست خیلی معذب بودم. تصمیم به ترک هلند و بازگشت به آمریکا دردناک ترین انتخابی بود که در عمرم گرفته بودم.» او احساس می کرد که دارد در هلند در جا می زند و آینده ای نخواهد داشت.
کلیف به آمریکا برگشت. او در چهار سال اخیر یک والد راه دور واقعی بوده است. او می افزاید: «هرچند من نقشی در تربیت و بزرگ کردن دخترم ندارم، اما او همه ی زندگی من است و من حس مسئولیت شدیدی نسبت به او در خود احساس می کنم.» او در طول سال، هفت یا هشت هفته ی به یادماندنی را با دخترش می گذراند. او می گوید: «خودم را به عنوان یک شخص برجسته در زندگی اش می بینم و با تمام قوا می کوشم به او بفهمانم، هر لحظه که به من نیاز داشته باشد در اختیارش هستم.»
مورد زیر یک حالت استثنایی است؛ اما احتیاج والدین و کودکان به شناختن یکدیگر را با وجود مشکل بودن شرایط، نشان می دهد. وارن و ویویان، بر سر شهر محل زندگی با هم اختلاف داشتند. وقتی ویویان تصمیم گرفت که بچه دار شود، توافق کردند که در صورت تغییر مکان هرکدام از طرفین، کودک نزد مادر بزرگ بشود. سرانجام وارن به شهر دیگری نقل مکان کرد. در ابتدا برای وارن جدایی از پسرش- دِرِیک- تا حدی قابل قبول بود، اما همین که دِرِیک هفت ساله شد، وارن احساس کرد که دوست دارد تماس بیشتری با او گرفته و نقش بیشتری در زندگی اش داشته باشد. برای وارن خیلی مشکل بود که یک والد راه دور خارج از گود باشد. او می گوید: «در این فاصله دور احساس می کنم تبعیدی هستم یا پشت درمانده ام؛ اما نهایت سعی ام را می کنم که بتوانم با پسرم در تماس باشم. می دانم که دِرِیک از دستم عصبانی می شود که چرا اوقات بیشتری با او نیستم، اما این رابطه کماکان برای هر دوی ما مهم است.» وارن به مادر دِرِیک پیشنهاد سرپرستی مشترک داده است. وارن به آن نوع سرپرستی مشترک که او را کمی بیشتر در زندگی دِرِیک داخل کند قانع است.
کودکی که هم پدر و هم مادر دارد، چه دور و چه نزدیک، برتری و امتیاز روانی ارزشمندی نسبت به کودکانی دارد که در آن شرایط نیستند. این گونه کودکان، معاشرت متقابلی با هر دو والد خود دارند که با تجربه های زیاد و پیوستگی عمیق روانی همراه است. داشتن والدین به کودک دید روانی کاملی از دنیای پیرامونش می دهد.
هرچه بیشتر بهتر
این که پدر و مادر، هر دو، بدون قید و شرط به کودک خود عشق بورزند و برای رشد و پرورش او اهمیت قائل شوند، بسیار بهتر و مؤثرتر از آن است که یکی از والدین این امور را انجام بدهد. چه کسی غیر از پدر و مادر و به اندازه ی آنها به موفقیت کودک و به شیرین کاری های او اهمیت می دهد؟وقتی پدر و مادری که از هم جدا شده اند با یکدیگر رابطه ی دوستانه داشته باشند، می توانند در خصوص چیزهایی که فرزندشان نزد والد دوم یاد گرفته یا انجام داده، شریک شوند. به این طریق، یک والد دوم از چیزهای زیادی محروم نمی شود. (طبعاً فرد دیگری برای آن چیزهای کوچک آن قدر ارزش قائل نیست). با این روش هر دوی آنها- والد راه دور و نزدیک- می توانند مشترکاً به کودک افتخار کنند. یک والد راه دور بخصوص از اینکه تا حد ممکن در مورد فرزند راه دورش بشنود خرسند می شود.
اخیراً در مورد نیاز بچه ها به داشتن یک ارتباط نزدیک و دائمی با پدر و مادر بعد از طلاق مطالب زیادی نوشته شده است. والرستاین و کلی (7) در کتابشان با عنوان جان به در بردن از طلاق (8) در مورد اهمیت ایجاد تماس با والدین برای کودکان صحبت می کنند. مطالعه ی پنج ساله ی آنها روی بچه های بعد از طلاق، در این مورد خاطرنشان می کند که کیفیت رابطه با هر دو والد یکی از شاخص های برجسته در تطبیق صحیح کودک با موقعیت است. ناپدید شدن پدر، حتی غیبت نسبی او، ظهور نامرتب و نامنظم او و یا کلاً قابل اتکا نبودن او که مکرراً کودک را مأیوس کند، معمولاً موجب می شود که احساس وازدگی و طرد شدن به کودک دست دهد و ارزش و شخصیت وی پایین آورده شود.
کودکانی که روزگار خوشتری داشته اند، آنهایی بوده اند که در طول سال های متمادی، با هر دو والد خود رابطه ی ثابت و مداوم داشته اند.
دیدار
اگر والدین غایب بخواهند به بچه های شان برسند باید به درد و کمبودی که این بچه ها تجربه کرده اند، گوش بدهند. سوزان از شنیدن این که دخترش چقدر عصبانی است، خسته شده اما این چیزی است که در حال حاضر در رابطه ی آنها وجود دارد. سوزان نیاز به تماس دارد. او والد است و این تجدید رابطه به او بستگی دارد، حتی اگر به قیمت قبول خشم دخترش و نیز طرد شدن از جانب او باشد. اگر سوزان بخواهد در زندگی دخترش مؤثر بماند لازم است به طور مداوم با او در تماس باشد، حتی اگر مکالمات آنها خوشایند نباشد. وقتی که در مورد زمان تماس بعدی ابهام وجود داشته باشد، دختر او به همان رابطه ی خیالی رجعت خواهد کرد.«والد غایب در ذهن فرزند یا به شکل موجودی ایده آل یا شخصی حقیر متجلی می شود.»
این جمله، گفته دکتر ملی لیتون (13)، کارشناس روابط والدین و کودکان است. او ادامه می دهد: «در ذهن هر فردی، والد یک شخصیت قدرتمند است و این قدرت بخصوص در زندگی یک کودک اهمیت بسزایی دارد.» دکتر سام کرشنر (14) نویسنده ی کتاب خانواده درمانی جامع (15) و مدیر بازنشسته ی مؤسسه ی خانواده درمانی جامع در اسپرینگ هاوس پنسیلوانیا، معتقد است که ایجاد ارتباط با کودک برای والد راه دور وظیفه است و علی رغم آنکه در این راه موانعی وجود دارد، اگر والد بتواند به طریقی در زندگی کودک نفوذ کند، با این کار دریچه ای به سوی آینده خود و کودک گشوده است. دکتر کرشنر می گوید: «با ایجاد تماس، در هر شکلی که می توانید، با بازگذاشتن درها، با ایجاد این حس در کودک که شما برای او اهمیت قائل هستید، دانه های لازم برای آینده کاشته می شود، آینده ای پر از وقایع مختلف.» شاید کودک در جایی که شما زندگی می کنید به کالج برود. کسی چه می داند که آینده چه در آستین دارد؟
شما به عنوان والد راه دور، باید حفظ رابطه با فرزندتان را اولویت بدانید و توانایی خودتان را گسترش بدهید تا رابطه ی نزدیکی با او به وجود بیاورید؛ هرچند در این راه موانع و مشکلات جدی وجود داشته باشد. زیرا حاصل کار، که یک رابطه ی پرمعنا و ارزشمند است، ارزش آن تلاش ها را دارد. احتمال دارد که این حاصل زود نصیب شما نشود، بخصوص اگر همسر سابق شما غیرهمراه و ناسازگار باشد و برای دسترسی به کودک تان مشکل ایجاد کند. با این همه، فرزند شما خواهد فهمید که شما، او را دوست دارید و تلاش کرده اید. در مواقع مناسب احساس با هم بودن به سراغ هر دوی شما خواهد آمد. زمانی خواهد رسید که با هم یکی می شوید و در تجربه های دوران جدایی و خاطرات اوقات با هم بودن و همچنین در نقشه هایی که برای آینده دارید، شریک می شوید؛ زیرا پیوند بین والد و کودک پیوندی بسیار قوی است که حتی فرسنگ ها فاصله هم نمی تواند در آن خللی به وجود آورد، به شرط آن که این رابطه به طور صحیح پرورش یابد.
پی نوشت ها:
1.Samuel Osheron
2.Finding Our Fathers
3.Linda Schierse Leonard
4.The Wounded Women
5.Carol Giligan
6.A Different Voice
7.Wallerstein and Kelly
8.Surviving The Breakup
9.Marla Issacs
10.Difficult Divorce
11.Geffrey L.Greif & Mery S.Pabst
12.Mothers without Custody
13.Mally Layton
14.Sam Kirschner
15.Comprehensive Family Therapy
گالپر کوهن، میریَم، (1391)، والدین راه دور، ترجمه وحید ایمن، تهران: همشهری، چاپ دوم