
تزریق عواطف رنجور
تزریق عواطف رنجور
● طلاق و تاثیرات آن بر فرزندان
طلاق یکی از پیامدهای ناگوار و تلخ زندگی است که طبعا برای گروهی کثیری از انسانها اجتناب ناپذیر است. اگر چه در این پروسه جدایی والدین بعضا کمک می کند تا آیندهیی دگرگون داشته باشند اما متاسفانه اغلب فرزندان در این راه صدمه دیده و حتی خود را مقصر و محکوم می بینند...
به همین خاطر سعی داریم با بازنگری آن دریابیم که چگونه والدین می توانند علی رغم جدایی شان کمک حال فرزندان خود باشند قبل از اینکه فرزندان دچار صدمات جدی روحی و روانی شوند.
● تاثیر طلاق بر فرزندان
تزریق عواطف رنجور از جمله ترس، خشم، گیجی و بهتزدگی از تاثیرات طلاق بر کودکان است. باید اذعان داشت که کودکان میتوانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند. طلاق بخصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تاثیر عمیقتری میگذارد. حس عدم امنیت کودکان را بهشدت آزار میدهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند. حتی پس از مدتی ممکن است که بچهها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچهها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز میکنند و بعضی دیگر آن را پنهان میکنند.
عملکرد والدین چه میتواند باشد؟
به بچهها کمک کنید تا عواطف خود را ابراز کنند. چه از طریق بیان و با از طریق نوشتن، نقاشی کردن و یا حتی از طریق موسیقی.
به عواطف بچهها احترام بگذارید.
به بچهها اطمینان دهید که احساسات آنها طبیعی است.
آنجا که ممکن است علل جدایی را برای بچهها توضیح دهید تا آنها دریابند که طلاق بهعلت تقصیر آنها صورت نگرفته است.
اگر امکان دارد فرزندان خود را با بچههایی که تجربه مشترکی دارند آشنا سازید تا آنها بفهمند که تنها نیستند.
اگر امکان دارد بچههای خود را با گروههای درمانی مخصوص طلاق آشنا سازید.
● ترس و اضطراب
ترس و اضطراب بخصوص دامنگیر بچههایی میشود که مدارس ابتدایی را میگذرانند. طلاق با خود حس عدم امنیت را در کودکان میپروراند. پس از طلاق برخی از بچهها از حس عمیق ناتوانی رنج میبرند. بچههای کوچکتر گاه فکر میکنند که والدین در فکر ترک آنها هستند و این حس ناامنی آنها را تشدید میکند. درگیری والدین نیز استرس و اضطراب بچهها را شدت میبخشد. امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سردرد، درد معده و غیره در کودکان نمایان شود. واکنش بچههای بزرگتر عموما انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری بر ترس و نگرانی آنهاست.
▪ عملکرد والدین
در حضور بچهها با یکدیگر دعوا نکنید.
تا آنجا که ممکن است عناصر تنشزا را برای کودکان کم کنید.
به بچهها پیرامون آینده زندگیشان اطمینان دهید: مثلا چه کسی از آنها مراقبت میکند و یا کجا زندگی خواهند کرد.
به بچهها اطمینان دهید که آنها را دوست دارید و از آنها مراقبت و حمایت خواهید کرد.
از بچهها نظر بخواهید و حمایتهای خود را بهشکل مداوم و با ثبات تکرار کنید.
با هریک از بچهها وقت خاصی داشته باشید.
به بچهها یاد دهید چگونه استرس و نگرانی خود را ابراز کنند.
● خشم و از کوره دررفتگی
خشم نیز یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان بخصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان میدهند. گاه بچهها از والدین، خشمگین هستند و آنها را سرزنش میکنند. بچههای بزرگتر گاه آشکارا والدینشان را شماتت میکنند. خشم بچهها گاه با زیر سوال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوهگر میشود. گاه نیز بهشکل فعال فرزندان طلاق با بچههای دیگر به زدوخورد میپردازند.
▪ عملکرد والدین
بگذارید بچهها بدانند که خشم یکی از مظاهر طبیعی طلاق است.
راههای سالم ابراز خشم را به کودکان آموزش دهید (مثلا در میان گذاشتن، ورزش و یا کارهای هنری).
با راههای ناسالم ابراز خشم (زدوخورد) مقابله کنید و در پیش گرفتن راههای سالم را تشویق کنید.
به بچهها یاد دهید چگونه با بچههای دیگر رفتار کنند.
معلمان و سایر مددکاران ار از وضعیت طلاق مطلع سازید تا آنها نیز به کمک بچهها بشتابند.
باید دانست که زمان برای احیای مجدد فرزندان امری ضروری است. شواهد نشان داده است که پس از گذر زمان مناسب و تزریق حمایتها و هدایتهای صحیح، بسیاری از کودکان دوباره به حیات طبیعی خود برمیگردند. اما اگر اضطراب و تشویش کودکان بهشکل فزایندهای تداوم یافت، آنگاه باید از مشاورین متخصص در این رابطه کمک جست.
منبع:روزنامه اعتماد
ویرایش وتلخیص:آکاایران